شهید انقلاب، سلیمی ناغانی | روحیه فداکاری و خدمت به مردم داشت
به گزارش نوید شاهد چهارمحال و بختیاری: شهید خسرو سلیمی ناغانی، سوم فرودین 1334 در خانواده ای مذهبی با نوای دل انگیز قرآن کریم در شهر ناغان چشم به جهان گشود.
تحصیلات
تحصیلات خود را تا ششم نظام قدیم در زادگاهش به پایان رسانید. از دانش آموزان مستعد و با انگیزه و از هوش سرشاری برخوردار بود. همیشه با معدل عالی قبول میشد؛ به دلیل کمبود امکانات نتوانست در سطح بالاتر، ادامه تحصیل دهد.
مداح و ذاکر اهل بیت بود
خسرو از محبان و علاقه مندان به ائمه اطهار (ع) به خصوص سرور و سالار شهیدان حضرت ابا عبدالله الحسین(ع) بود و فعالیت چشمگیری در این زمینه داشت. در طول 23 سال زندگی خود علاوه بر شغل كشاورزی و نجاری در زمینه نوحه خوانی، نوحه نویسی و گردآوری نوحه ها تلاش می كرد و هم اكنون كتاب ها و مجموعه نوحه های گردآوری شده به دست وی موجود است.
مداح و ذاکر اهل بیت بود. در مراسم عزاداری سید و سرور شهیدان شرکت میکرد. مؤسس هیئت عزاداری و میزبان عزاداران اباعبدالله (ع) بود. کسانی که دوران کودکی و جوانی شهید را درک کردهاند؛ با نوحه های جانسوز وی آشنایی دارند.
مادر نگران من مباش؛ من پیش حسین زهرایم!
همیشه قران می خواند؛ نمازش ترک نمی شد. روزی او را در خواب دیدم که می گفت: « مادر نگران من مباش؛ من پیش حسین زهرایم! همیشه روضه خوانی میکرد و صدای گیرایی داشت و در سوگ امام حسین (ع) گریان بود.
سجایای اخلاقی
از نظر اخلاقی و روحی شخصی منحصر به فرد و خوش اخلاق بود؛ حسن خلق، آداب معاشرت و سلوک شهید مثال زدنی بود. بسیار کوشا، پرتلاش و زحمتکش بود. روحیه فداکاری و خدمت به همنوع از ویژگی های بارز او بود. مطیع پدر و مادر بود و در کار کشاورزی به آنها کمک میکرد. با خواهران و برادرانش بسیار مهربان بود؛ با دوستان و همسایگان رفتار شایسته ای داشت و در مشکلات و سختی ها کمکشان میکرد.
برای زلزله زدگان نفت و لوازم خانه می برد
نوع دوستی شهید آن قدر بالا بود که هنوز سخن از خوبیهایش در میان است. فروردین ماه۱۳۵۶که در شهرهای اردل و ناغان زلزله ای به وقوع پیوست. همه خانه ها خراب و ویران شدند. در زمان وقوع زلزله به همشهریهای خود کمک فراوانی میکرد. به زلزلهزدگان امداد و کمک رسانی میکرد. روحیهاش طوری بود که به اهالی شهر در ساختن خانه های جدیدشان کمک می کرد.
برای زلزله زدگان نفت و لوازم خانه می برد. به درد مردم می رسید و به آنها کمک می کرد. حتی تخته الوار درست میکرد برای حمل پیکر اموات؛ روزی که تراکتور گرفت با آن سنگ، الوار، شن و ... برای ساخت خانه های مردم می برد. حتی در روستاهای جَغدان و باجگیران در ساخت خانه هایشان به کمک آنها می رفت.
پیرو خط امام بود
قبل از انقلاب به شهرهای قم، اصفهان و شهرضا زیاد سفر میکرد، در آن موقع ما اطلاعی از این فعالیت ها نداشتیم وقتی از سفرهایش سوال میکردم؛ میگفت شما بچه هستید بعدا متوجه میشوید! بعدها متوجه شدم ایشان در جلسات انقلابی که توسط انقلابیون در شهرها برگزار میشد، شرکت میکرد.
در تظاهرات و راهپیمایی ها و پخش اعلامیه های امام شرکت فعال داشت؛ یکی از فعالان سیاسی شهر و پیرو خط امام بود. بعد از شهادتش، عکس ها و اعلامیه های حضرت امام (ره) در منزلش پیدا شد.
نور عجیبی احساس کردم
پدر شهید امینی میگوید: موقع دفن شهید، زمانی که خواستم پیکر او را در قبر بگذارم؛ نور عجیبی احساس کردم و چشمانم را خیره کرد؛ این عظمت شهید و پاکی او را میرساند. شهید در دوران زندگیاش بسیار روضه خوانی و مرثیه سرایی امام حسین (ع) میکرد.
نمی دانستم که برادرم است!
خواهر شهید می گوید: موقع شهادت و تشییع پیکر شهید کوچک بودم از مدرسه میآمدم؛ دیدم جمعیت انبوهی به طرف گلزار شهدا در حرکتند؛ انگار کسی رحمت خدا رفته بود؛ نمی دانستم که برادرم است! لحظهای دیدم برادرم عقب جمعیت در حال حرکت است! خواستم او را در بغل بگیرم؛ دیدم که غیب شد، اول فکر کردم که میخواهد سر به سرم بگذارد، ولی بعداً فهمیدم آن کسی که در تابوت حمل میکردند همان برادرم خسرو سلیمی است که به شهادت رسیده بود.
شهادت
بیست و یکم آذر 1357 در بروجن هنگام شرکت در تظاهرات توسط عوامل رژیم شاهنشاهی به شهادت رسید. به خاطر فداکاری و از خودگذشتگی او، فلکه محل شهادتش را به نام شهید سلیمی نامگذاری شد تا یاد و خاطره او برای همیشه در ذهن مردم شهیدپرور شهرهای بروجن و ناغان باقی بماند. مزار این شهید گرانقدر در گلزار شهدای شهر ناغان قرار دارد.
منابع:
دايرة المعارف فرهنگ اعلام شهداي استان چهارمحال و بختياري
پرونده فرهنگي شهدا، اداره اسناد و انتشارات بنياد شهيد استان چهارمحال و بختياري
خاطرات مادر و خواهر شهید